شغل و کار ساقیگری داشتن. چمانی بودن. شرابداری کردن: و وی را (محمد نوشتگین را) چاشنی گرفتن و ساقیگری کردن فرمود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 417 و چ فیاض ص 410). رجوع به ساقی و ساقیگری شود
شغل و کار ساقیگری داشتن. چمانی بودن. شرابداری کردن: و وی را (محمد نوشتگین را) چاشنی گرفتن و ساقیگری کردن فرمود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 417 و چ فیاض ص 410). رجوع به ساقی و ساقیگری شود
عمل بازیگری. به مجاز حیله بازی. شعبده بازی: پیش دختر نشست روی بروی تا چه بازیگری کند با شوی. نظامی (هفت پیکر ص 330) ، پستان بند زنان. (برهان قاطع) ، کمربند زنان. (ناظم الاطباء). و رجوع به بازرند و بازرنگ و باژرنگ شود
عمل بازیگری. به مجاز حیله بازی. شعبده بازی: پیش دختر نشست روی بروی تا چه بازیگری کند با شوی. نظامی (هفت پیکر ص 330) ، پستان بند زنان. (برهان قاطع) ، کمربند زنان. (ناظم الاطباء). و رجوع به بازرند و بازرنگ و باژرنگ شود